آرینا و مدلینگ
چند روز قبل رفته بودیم شهر فرش تا
فرش جدید بخریم.
همین طور که اونجا داشتیم دور میزدیم و فرشها رو می دیدیم.
یه آقایی اومد جلو و گفت میبخشید اجازه می دید از
دخترتون عکس بگیریم و برای یه تیزر تبلیغاتی ازش
فیلم بگیریم؟
اول مثل همه مامانا از اینکه از دخملیم تعریف میشه کلی ذوق زده شدم.
با بابایی فکر کردیم بد نیست و قبول کردیم.
قرار شد بریم طبقه بالا تا آرینایی برای عکس و فیلم حاضر بشه.
ولی یکدفعه احساس بدی پیدا کردم که
عکس دخملی تو بیلبرد تبلیغاتی باشه.
به بابایی هم گفتم و اونم گفت هر جور که دلت می خواد.
از اون آقا معذرت خواهی کردیم و باهاش نرفتیم.
ولی با کمال تعجب آرینا از همین مکالمه کوتاه متوجه
موضوع شده بود و اصرار داشت که برای فیلم برداری بره.
میگفت چون من پرنسسم میخوان ازم فیلم بگیرن و همه جا نشون بدن.
از دست این فسقلی که حواسش به همه چی هست.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی