آرینا و رون دستش
داشتم ناخن های آرینا رو کوتاه میکردم که
ناخن گیر خورد به گوشت دستش ولی نگرفتش.
این دخملی از بس جون عزیزه یکهو گفت: آآآآآآآخ مامانی رون دستمو نگیرین.
با تعجب گفتم رون دست چیه؟
گفت ایناهاش این نرمها رو میگم دیگه مث پا که رونش نرمه. این رون ها هم نرمه.
خدایا من از دست این تعابیر چه کنم.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی