ـرینا و گودزیلا
امروز با دخملی رفتیم هایپر تا یکم
خرید کنیم. ولی یه اتفاق بد افتاد.
وقتی آرینا که داشت راه میومد و یکم از من فاصله داشت
و طبق معمول حواسش به جلوش نبود، محکم خورد به
یه آقایی که چمدون تو بغلش بود و
نقش بر زمین شد.
البته از اونجا که یکم کولی تشریف دارن ایشون، زد زیر گریه و
من دیدم که روی گونه اش که خورده به زمین کبود شد.
اول ترسیدم که نکنه خدای نکرده سرش خورده باشه زمین.
ولی خودش گفت که نه فقط لپم خورد به زمین.
خلاصه چه دردسر بدم یه نیم ساعتی گریه کرد
و بعد با خرید کتاب و مدادرنگی یادش رفت.
الان یه گردی به اندازه سکه روی گونه اش کبوده.
به خیر گذشت.ولی خیلی حالمون گرفته شد.
الهی بمیرم که صورتت اینطوری شده.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی