آرینا و تلفن
این روزها آرینایی علاقه عجیبی به تلفن
پیدا کرده قبلا هم
گه گاهی به ماماجی زنگ میزد ولی جدیدا
هر دو سه ساعت یکبار زنگ میزنه و
ول کن هم نیست هی صحبت میکنه.
بنده خدا ها رو بیچاره کرده.
گاهی میفرستنش دنبال نخود سیاه ولی باز ول کن نیست.
یک دفعه ماماجی بعد از بیست دقیقه صحبت کردن گفتن ماشین لباسشویی کارش
تموم شده میخوام برم لباسها رو پهن کنم.
آرینا هم گفت باشه پهن کردین زود زنگ بزنید.
بعد هم به من گفت آهان باباجی رفتن سرکار.
مگه نمیشه باباجی لباسهارو پهن کنن تا ماماجی با من صحبت کنن!!!!!!!!!!
از دست این وروجک.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی