آرینا و ماشین شارژی
چند وقت بود که می خواستم برای آرینا ماشین شارژی بگیرم.
ولی وقت نمی شد.
بالاخره دیروز رفتیم و براش یه دونه گرفتیم.
اونجا گفت من قرمزش رو می خوام.
ما هم گفتیم قرمز رو می بریم ولی وقتی مغازه دار امتحانش کرد
دید دنده عقبش کار نمی کنه.
من هم از آرینا پرسیدم می خوای زرد برات بگیریم آخه قرمزش خرابه؟
آرینا هم گفت: بله.
ما هم زرد رو خریدیم. وقتی اومدیم خونه چون قدرت ماشین زیاده
و در شروع حرکت تیکاف می کنه ازش ترسید.
گفت من سوار نمی شم.
چون مغازه دار گفته بود وزن بالا را تحمل می کنه، من سوار شدم و آرینا رو بغل کردم.
یکی دو دور که توی خونه زدم ترسش ریخت.
آخر شب حدود ساعت 10 تا 11 شب توی خیابون حسابی باهاش بازی کرد و
لذت برد.
فقط آخر شب به من گفت مامان قراره آقاهه قرمزش رو درست کنه و به ما تحویل بده.
فکر کنم دلش بیشتر با قرمزه بود.
من هم گفتم: نه مامان اون خراب بود برای همین هم ما زردش رو خریدیم.