آرینایی و سرمه کوچولو
هفته قبل عمه و پریسا جان و سرمه کوچولو
اومده بودن خونه ماماجی.
سرمه جون 9 ماه از آرینایی کوچکتره و مهد هرازگاهی مهد میره.
من از چند روز قبل کلی درباره این موضوع به آرینا صحبت کرده بودم
تا با سرمه بازی کنه و دوست بشه.
آرینا هم هر مهمونی برای ماماجی میآومد
زودی می پرسید مامان سرمه جونه؟
بالاخره وقتی سرمه آومد اولش خواست که باهاش دوست بشه
و گارفیلدشو بهش تعارف کرد، اونم گارفیلد و گرفت و بهش پس نداد
آرینایی که تا حالا با این موضوع برخورد نکرده بود بغض کرد و
دوید طرف من و گفت سرمه جون گارفیلدی رو نمی ده.
و این شروع چنگ دوتا فسقلی بود.
البته آرینا در 90% موارد مغلوب بود.
در تمام اون 2-3 روز هی با هم دوست شدن هی قهر کردن.
ولی من خیلی خوشحال شدم چون آرینا همد نمی ره
ارتباط با کوچولوهای همسن و سالشو یاد نمی گیره.
و این تجربه خوبی براش بود.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی