دخملی و تعطیلات عید فطر94

تعطیلات امسال زیاد بود و ما

تصمیم گرفتیم بریم شمال.

هواشناسی هم اعلام کرد که هوا این چند روز خیلی خنک میشه و

ما خوشحال ظهر چهارشنبه راهی شمال شدیم.

اده خلوت و بود و راحت و سریع رفتیم.

تو جاده هوا هم بسیار خنک و دلچسب بود.

وقتی رسیدیم دو روز از ماه رمضون مونده بود.

ولی ما که نمیخواستیم وقت رو از دست بدیم، قرار افطار فردا رو

تو پارک جنگلی نور گذاشتیم با عموها و عمه.

اون روز خیلی با آریسا بازی کردی به حدی که تا رسیدی خونه

خوابت برد.

فرداش هم رفتیم فروشگاه تا یه دوری بزنیم.

برای فرداش هم قرار دریاچه الیمالات رو با عمو رضا گذاشتیم.

شب بارون گرفت و چون مقداری از مسیر خاکی بود ما منصرف شدیم و رفتیم

بیرون گردش که زن عمو مولود تماس گرفت و گفت همه چیز برداشته

تا بریم دریاچه ما هم قبول کردیم و زودی برگشتیم.

چه دردسرت بدم اون روز هم همه جمع شدن و با هم رفتیم جای خیلی قشنگی بود

بعد از طی مسافتی داخل جنگل به یه دریاچه خیلی زیبا میرسی.

خواستیم قایق سوار بشیم و یه دوری رو دریاچه بزنیم که

گفت به علت شلوغی یکساعت معطلی داره و ما منصرف شدیم

رفتیم داخل جنگل و کنار رودخونه نشستیم.

اون روز هم خیلی با آریسا بازی کردی و عصر موقع برگشت

رفتیم لب دریا و اونجا هم حسابی شن بازی کردین.

وقتی رسیدیم خونه رفتی حموم و شام خوردی و غش کردی.

روز بعد هم با بازی با آریسا گذشت.

شبی که فرداش میخواستیم برگردیم بارون خیلی شدیدی اومد و

سیل بعضی از قسمتهای جاده رو برد.

برای برگشت یکم معطل شدیم تا جاده پاکسازی و باز بشه.

وقتی جاده باز شد به سرعت اومدیم.

خیلی خوش گذشت واقعا بهترین مسافرت تابستونیم بود.

چون هوا حسابی خنک و عالی بود.