دخملی و آمدن مهمون
یکشنبه بعد از اولین جلسه کلاس زبان من و آرینایی
رفتیم دنبال عزیز اینا که از شمال اومده بودن.
یه چند روزی پیش ما موندن.
یه روز صبح با هم رفتیم هایپر.
آخه باید کارت عضویت باشگاه کودکان هایپر آرینا رو عوض میکردم.
وقتی برگشتیم دیدیم برق رفته و در پارکینگ باز نمیشه.
ماشین رو دم در گذاشتیم و با پله رفتیم بالا.
دخملی که عاشق پله س کلی خندید و تا طبقه چهارم بازی کرد.
دیروز هم اول تصمیم گرفت که با عزیز بره بیرون
بعد از کلی فکر و خداحافظی از من، تو آسانسور
پشیمون شد و برگشت و گفت نمیرم.
از دست این دخملی وابسته به مامان.
امروز هم عزیز اینا رفتن خونه عمو رضا تا فردا با هم برگردن شمال.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی