آرینا و تولد پنج سالگی
خب امسال هم یه تولد درست و حسابی برات گرفتیم.
عمو مرتضی و خانومش هم اومدن.
خیلی خوش گذشت.
موقع رقص یکم بد اخلاقی کردی و
ولی در کل خوب بود.
وقتی داشتم هدیه ماماجی رو کادو میکردم، کاغذ کم اومد.
ما هم هدیه رو جوری گذاشتیم که معلوم نشه ولی تو وروجک
از یه فرصت مناسب استفاده
کردی و رفتی دیدیش. بعد هم اومدی به من گفتی مامانی
یه گوشه هدیه ماماجی کاغذ نداشت من دیدمش. و موذیانه خندیدی.
گفتم ااااااااااااا راست میگی.
گفتی آره قابلمه هشت پارچه آگرین بود!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
از دست این تبلیغات تلویزیون.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی