آرینا کوچولوی ما

امروز چهارمین سی دی بلاگت هم رسید. تا اینجا تمام پستهای وبلاگت به کمک نی نی وبلاگ عزیز آرشیو شده. دیگه نگران پاک شدن و هک شدنشون نیستم. فقط چند روز دیگه به پایان سال 94 مونده. شاد و سلامت و موفق باشی یدونه مامان. ...

بالاخره چهارشنبه  5 اسفند  رفتیم و واکسن شش سالگی رو زدی. خیلی کم آی آی کردی. طبق معمول هم فرشته مهربون برات جایزه آورده بود. فااااااانی بافت که خیلی دلت میخواست داشته باشی. چه بارونی هم اون روز میومد. دستت تا فرداش درد میکرد و سعی میکردی تکونش ندی. تب نکردی فقط یه مقدار گرم شدی عسلم. دستت تا سه روز قرمز شده بود و مث کهیر شده بود. کم کم قرمزی هم از بین رفت. خدا رو شکر دخمل نازم. دیگه از دست این واکسنهای دوره ای خلاص شدی. زنده و سلامت و شاد باشی قشنگترینم. ...

خداوند قبل از "خورشید"بیداراست... از او میخواهم كه ... قبل از همه در"کنارت "باشد... آرزویم این است ؛ نتراود اشک در چشم تو هرگز ؛ مگر از شوق زیاد نرود لبخند از عمق نگاهت هرگز ؛ و به اندازه ی هر روز تو عاشق باشی عاشق آنکه تو را می خواهد . . . و به لبخند تو از خویش رها می گردد و تو را دوست بدارد به همان اندازه ؛ که دلت می خواهد   ...

بازم رفتیم مسافرت دوست داشتنی دخملی. آرینایی عاشق کیشه. با رادین حسابی آتیش سوزوندن و خوش گذروندن. منم با خیال راحت خریدای عیدم رو انجام دادم. دیگه از دست خرید عید تو شلوغی های تهران راحت شدم. هوا خیلی عالی بود. ...

امروز رفتیم با هم آتلیه. چند تا عکس با لباس بابانوئل انداختی. خیلی قشنگ شده بود. هر وقت حاضر شد و فرصت کردم اینجا برات میزارم. ...

مبااااااااااااااااااااااااااااااارک باشه عزیزم. اولین دندون آسیایی دائمی که بدون لق شدن و افتادن دندون شیری در میاد، انتهای پایین سمت راست دندونات در اومد. یه کمی اذیتت کرد. چند روزی لثه ات ورم کرد و خوردنت رو مشکل کرده بود. تا اینکه بالاخره سر درآورد و چشم ما به جمالش روشن شد. این سه تا دندون جدید رو باید حسابی تحویل بگیری و تمیز نگهداری. دندونی که من گفتم بعد از آسیاب دوم پایین دراومده. ...

دیروز جلسه اولیا بود و کارنامه دادن خیییییلیییییی جالب بود. عزیزترینم امیدوارم همیشه موق و شاد باشی. ...

دیروز جلسه امتحان پایان ترم زبان آرینا بود. زودی امتحان داد و اومد بیرون. امروز رفتم تو سایت تا هم نمره اش رو ببینم هم ثبت نامش کنم. دیدم A  گرفته یعنی 100. خیلیییییییی خوشحال شدیم. حالا میره ترم دوم. یعنی ترم H1B.   ...

دیروز تولد دوسالگی عشق خاله رادین بود. بعد از امتحان فاینال زبان دخملی سریع حاضر شدیم و رفتیم خونه خاله یاسی. تم تولد دزد دریایی بود. رادین اولش کلی باهات بازی کرد ولی بعد که سرگرم تولد شد هرکاری کردی نیومد بازی. آخر شب هم کلی بادکنک دزد دریایی خاله یاسی داد که بیاری خونه. شب حسابی خسته بودی و خیلی زود غش کردی. لبت همیشه خندون و دلت همیشه شاد یدونه مامان. ...

دیروز با یاسی رفتم بازار تا برای تولد رادین هدیه بخریم. ممن هم چند تا هدیه برات خریدم که با دیدنشون حسابی خوشحال شدی. چند روز قبل بعد از مدرسه بهم گفتی مامانی نمیشه من یه جور قاشق و چنگال همیشه ببرم. گفتم مگه ما چند مدل قاشق و چنگال داریم؟ گفتی یه قاشقی که فقط برای من باشه. آخه بچه ها قاشق و چنگالایی داران که سرشون عروسکیه و فقط برای خودشونه. تازه متوجه شدم چی میخوای. گفتم باشه اگر جایی دیدم حتما برات میخرم. دیروز تو بازار پیدا کردم. بعد هم چشمم به بووو خورد. شخصیت کارتون home . واقعا دوسش داری. بعد هم یه مینی موس کوچولو که حسابی دنبالش بودی. ...